توافق دولتهای اتحادیه اروپا، برسر چه؟
پدرام نواندیش

علیرغم تلاشهای نافرجام و ضد انسانی دولتهای بورژوازی برای غلبه بر بحران دامنگیر نظام سرمایه داری، بحران همچنان میتازد. حتی دولتهای درگیر در بحران به راه حلهای تاکنونی خودشان نیز بی اعتمادتر از پیش در سر درگمی دست و پا می زنند. آنچه به عنوان واقعیت پیش روی آنان قرار گرفته، شکست تمام راه حل های این به اصطلاح نجات دهندگان نظام سرمایه داری است.

بورژوازی که تمام هیاهوهای تبلیغاتی اش بر این قرار گرفته بود که ریشه بحران، مالی و مربوط به بدهیهای این و یا آن دولت و ول خرجی های کابینه های ساقط شده آنان بوده است، و در این راستا با تزریق میلیاردها یورو به صورت وام با بهره های سنگین که زندگی میلیونها انسان کارگر و کارکن در این کشورها را تحت تاثیر خود قرار داده است، حتی نتوانسته است درجه شدت این بحران را در کشورهای بحران زده را کاهش دهد و بیم آن دارند که خود کشورهای آلمان و فرانسه نیز، به سرنوشتی ویرانگرتر از آنچه که در یونان و اسپانیا و پرتغال و ایتالیا روی داده دچار گردند.

آن چه که به عنوان توافق اتحادیه اروپا و به پیشنهاد آلمان و فرانسه در روز دوشنبه سی ام ژانویه 2012 در بروکسل بلژیک صورت پذیرفته است، راه حلی جديد از سوی این دولتهای جانی نبوده و نیست. در این به اصطلاح توافق به عمل آمده، مبنا، کاهش هزینه های عمومی در قالب افزایش کسر بودجه کشورهای درگیر در بحران است. این راه حل به  نوعی پراتیک نمودن چند باره طرح های جنایتکارانه ریاضت کشی اقتصادی از سوی این دولتها است. این تمام طبقه بورژوازی است که ششمیر از رو بسته و از زبان جنایت کارانی با نام های آنجلا مرکل و سارکوزی پیشنهاد میدهند که دولتهای عضو اتحادیه محدودیت کسر بودجه را از سه درصد به پنج دهم درصد کاهش دهند. این تمام اصل پیشنهادی دولتهای آلمان و فرانسه، یعنی کاهش هزینه های عمومی در مقابل افزایش درآمدهای این دولت ها است.

خود سخنگویان بورژوازی به ناکام بودن تمام راه حلهای تاکنونی و از جمله این راه حل معترف هستند. مارتین کالانان نماینده پارلمان اروپا را به این باور رسانده است که توافقات جدید نیز نمیتواند تاثیر زیادی بر بازارهای مالی بگذارد. شاید اگر سخنان این عنصر بورژوا را دقیق تر بخواهیم بیان کنیم بایستی اینگونه بگوئیم که این راه حل نیز همانند تمام راه حلهای قبلی سردمداران بورژوازی عقیم و سترون است و نمی تواند بورژوازی را از این شکست عظیم برهاند.

راه حل دولتهای بورژوازی همانگونه که تاکنون شاهدش بوده ایم ، تحمیل فقر و رنج و بی خانمانی میلیونها انسان کارگر و کارکن در این جوامع بوده است. همانگونه که دولت یونان قصد دارد دویست میلیارد یورو از بدهی های خود را به موسسات خصوصی به شکل اوراق قرضه بفروشد. این در حالی است که به گفته مقامات اتحادیه اروپا در کمتر از یک ماه یونان می بایست چهارده میلیارد یورو از بدهی های سر رسید خود را بپردازد. جالب اینست که مرحله دوم پرداخت وام 18 میلیارد یورویی ترویکا به بعد از توافق در این مذاکرات موکول شده است. تداوم این سیکل باطل تزریق دلار و یورو به این اقتصادها، به تشدید و باز تولید بحران در ابعادی عظیم تر خواهد انجامید. برخلاف گفته سخنگویان بورژوازی بحران کنونی مالی نبوده چرا که پس از هر بار تزریق میلیاردها یورو به این اقتصادها، بحران با شدت بیشتری اقتصادهای ورشکسته را درهم می کوبد. سرطان بحران تمام اندام این نظام را فرا گرفته است.

سردمداران بورژوازی میدانند که اين بحران ميتواند هستی آنان را بر باد دهد. معترفند که این بحران جدی تر و کوبنده تر از هر زمان در تاریخ دنیای سرمایه داری قد علم کرده است. آيا روند فروپاشی دولتهای بورژوازی آغاز شده است؟ بورژوازی و دولتهای جنایتکار آن هیچگاه  به خودی خود قدرت سیاسی را به یک آلترناتیو سوسیالیستی واگذار نمیکنند. این دولت ها نمایندگان طبقه انگل اجتماعی ای هستند که به زندگی میلیونها انسان چنگ انداخته اند. اینها همان صاحبان سرمایه ای هستند که برای تداوم سود آوری شرکتها و کارخانجات شان حاضرند میلیونها انسان را در گرسنگی مطلق نگاه دارند، جهانی را به آتش بکشند و رژیم های هاری چون جمهوری اسلامی را سرپا نگاه دارند. اینها را بایستی به قدرت انقلابی طبقه کارگر و میلیونها انسان کارکن و با یک انقلاب عظیم اجتماعی بزیر کشید. اعتصاب سراسری مردم بلژیک در روزهای یکشنبه و دوشنبه علیرغم سرمای شدید در اروپا، گوشه اى ديگر از مقاومت محرومان و بشریت آزادیخواه و جنبش ضد کاپیتالیستی به توافقات دولتهای جنایتکار بورژوازی در تداوم تعرضشان به زندگی انسانی میباشد. پیروزی این جنبش در گرو تداوم مبارزات و به میدان آمدن طبقه کارگر متحد و متشکل با آلترناتیو سوسیالیستی و عبور از نیروهای سوسیال پاسیفیست، که هدفشان سازش با بورژوازی است، می باشد.

31 ژانویه 2012